بیتافیلم
در شرایطی که پرسشهای زیادی دربارهی شکل فیلمسازی محمد رسولاف [این عضو خانوادهی رسولاف که در بازارهای مالی و هنری در ایران گستردهای داشته و دارند] در شرایط بهگفتهی او «ممنوعالکاری» در داخل و چگونگی خروج او در کشور وجود دارد، امروز تازهترین فیلم او که در باز هم در داخل ساخته شده، در جشنوارهی کن بهنمایش درمیآید. بخشهایی از اظهاراتِ او در گفتوگو با ایندیوایر، از جمله در پاسخ بهبرخی از این پرسشها را میخوانید. پیش از این پوشش تصویری فرش قرمز این فیلم را در کافه سینما دیدید و در ساعات آینده هم مطابق معمول، نخستین واکنش منتقدان بهاین فیلم را خواهید خواند. با پوشش کافه سینما از جشنوارهی کن امسال، همراه باشید:
ایندیوایر: شما با دستگیری، ممنوعیت و محکومیت بیگانه نیستید. میتوانید در مورد ماه آوریل بیشتر صحبت کنید؟ اخبار مربوط به ساخت فیلم تا چه حد منجر به صدور حکم شد؟
رسولاف: نه، این محکومیت مربوط به فیلم هایی بود که قبلا ساخته یا چیزهایی است که قبلا امضا کرده بودم. ربطی به این فیلم نداشت. من یک سوم فیلمبرداری فیلم دانهی درخت انجیر معابد را پشت سر گذاشته بودم که سرانجام دادگاه حکم را صادر کرد. میدانستم که (سرانجام حکمام) یک روز می رسد. و با اعلام هشت سال زندان، من فقط امیدوار بودم که فیلمام را تمام کنم. البته اگر میخواستم میتوانستم کنار بکشم، اما ساخت آثار هنری را حق خود میدانم و دلیلی ندارد که برای این حق مبارزه نکنم. تصمیم گرفتم کارم را ادامه دهم با این امید که فقط به دلیل کندی روند(قضایی)، بتوانم کار را تمام کنم. دادگاه تجدیدنظر هم وجود داشت، بنابراین قبل از تایید حکم، حداقل توانستم فیلمبرداری را تمام کنم.
ایندیوایر: تعداد بسیار کمی از فیلمسازان باید چنین تصمیم سختی بگیرند که کشور را ترک کنند یا بمانند و به زندان بروند. آیا میتوانید در مورد احساساتی که در روزهای آخر، هنگام تصمیم گیری داشتید صحبت کنید؟
یادم میآید زمانی که در خانه بودم این تصمیم را گرفتم. دور و بر خانه قدم میزدم. من تعداد زیادی گل و گیاه دارم. خداحافظی کردن با خانه بسیار دشوار است، فکر اینکه ممکن است دیگر هرگز آن را نبینید. اما این کار را کردم و به عقب نگاه نکردم.
ایندیوایر: یک چیز خندهدار و غمانگیز این است که پنجرهی خانهام، به سوی کوهی باز میشود که میتوانید دیوار زندان اوین را آنجا ببینید، جایی که ( در ۲۰۲۲) در آن زندانی بودم. [رسولاف تصویری ازمنظرهی پنجرهاش را در گوشیاش به من نشان میدهد.] هر روز صبح همچین منظرهای دارم. اگر میتوانستم پرواز کنم، ۵۰۰ متر بیشتر نمیشد. هر روز صبح می گویم: دوستانم اینجا هستند.به زودی با آنها خواهم بود. بنابراین چیزی که هنگام خروج از خانهام به یاد میآورم آخرین نگاهم به همان کوه است، جایی که فکر میکردم باید به آنجا برگردم…
ایندیوایر: آیا در ساخت این فیلم پنهانکاری زیادی وجود داشت؟ چقدر سخت بود؟
بسیار خستهکننده بود زیرا گاهی اوقات نمی توانید به آنچه میخواهید برسید. ساعتها پشت ماشین نشسته بودم، فقط با مانیتور و با واکیتاکی با دستیارم صحبت می.کردم. سخت بود. فیلمسازی به طور کلی سخت است، اما این نوع فیلمسازی به ویژه سختتر است.