علی عطشانی ایکنا
بیتا فیلم

حمایت از سینمای دفاع مقدس در شعار باقی مانده است / مروری بر حواشی «پارادایس»

کارگردان فیلم «پارادایس» با بیان اینکه کمبود امکانات از جمله علل ضعف آثار سینمایی در حوزه دفاع مقدس است، گفت: مشکل دیگری که در این رابطه وجود دارد نبود متولی تأثیرگذار است، متأسفانه به دلیل شعار‌هایی که داده می‌شود، عملاً جایی وجود ندارد که از سینمای دفاع مقدس حمایت کند.

به گزارش بیتا فیلم، به نقل از خبرگزاری ایکنا، «پارادایس» فیلمی به کارگردانی علی عطشانی، چند روزی است در شبکه نمایش خانگی پخش شده است. این فیلم در زمان اکران با حواشی متعددی رو‌به‌ رو شد، به نحوی‌که بخش‌های زیادی از آن قیچی شد، هرچند پیش‌تر نیز فیلم برای دو یا سه سال اجازه نمایش را دریافت نکرد. به هر حال عرضه این فیلم در شبکه نمایش خانگی بهانه‌ای شد تا خبرنگار ایکنا با کارگردان آن گفت‌و‌گویی داشته باشد که در ادامه با آن همراه می‌شویم:

ایکنا ــ قبل از پرداختن به آثارتان، می‌خواهیم به حال و روز سینمای دفاع مقدس اشاره‌ای داشته باشید به ویژه که شما چند فیلم در این حوزه دارید.

فیلم‌های با محوریت‌ جنگ کشورها در سینمای جهان به عنوان ژانر جنگی شناخته می‌شوند، اما در کشور ما به آن عنوان دفاع مقدس اطلاق می‌شود. اخیراً هم به این سینما عنوان ملی داده‌اند، زیرا شاخصه‌هایی که در این شکل از سینماست تنها در فیلم‌های ایرانی دیده می‌شود. به هر حال در این سبک فیلمسازی بسیار عقب هستیم، چون ناگفته‌های بسیاری را هنوز بیان نکرده‌ایم، اما جالب است که با وجود گفته نشدن بسیاری از موضوعات، برخی‌ها متصورند این شکل از سینما تکراری شده است!

وقتی از کم کاری در این حوزه حرف می‌زنم، مبنای حرفم سینمای جهان است، چون می‌بینیم هالیوود با گذشت ۷۰ سال از جنگ جهانی دوم هنوز درباره این واقعه فیلم می‌سازد و جالب است که هنوز هم در این رابطه آثار ماندگاری تولید می‌‌‌کند، ولی آیا این اتفاق در سینمای ما رخ می‌دهد؟ البته کم کاری سینمای ایران در این رابطه دلایل مختلفی دارد، اما شاید اگر بخواهیم اصلی‌ترین دلیل را بیان کنم باید نبود امکانات را ذکر کنم. مشکل دیگر نبود متولی تأثیرگذار است، چون متأسفانه به دلیل شعار‌هایی که داده می‌شود، عملاً جایی وجود ندارد که به صورت عملی از سینمای دفاع مقدس حمایت کند.

ایکنا ــ عده‌ای معتقدند سینمای دفاع مقدس در اختیار آدم‌هایی خاص است و تنها فیلمسازانی نظیر ابراهیم حاتمی‌کیا در آن می‌توانند فیلم‌هایی با امکانات دلخواه را جلوی دوربین ببرند. درباره این گفته چه نظری دارید؟

این‌که از فیلم‌های سینماگرانی نظیر ابراهیم حاتمی کیا حمایت می‌شود، دلیل بر بی‌کیفیت بودن آثار آن‌ها نیست، چون همه می‌دانند حاتمی‌کیا فیلم‌هایش زینت بخش سینمای ایران است، اما این مسئله دلیلی نیست که دیگر فیلمسازان را نادیده بگیریم، چون اگر سینماگر بداند از او حمایت نمی‌شود، انگیزه کار کردن را از دست خواهد داد. همچنین حمایت تنها به معنای تأمین سخت افزار نیست، بلکه می‌توان با امکان اکران بهتر در سینما و تلویزیون به سازنده انگیزه کار کردن در این حوزه را داد.

ایکنا ــ در پرونده کاری شما چند فیلم دفاع مقدسی هست. این گرایش نشئت گرفته از دلبستگی‌های شخصی است یا این‌که شرایط کار کردن در این حوزه برایتان بهتر بوده است؟

من جنگ را از نزدیک تجربه نکرده‌ام، چون در آن زمان کودک بودم، اما این‌که به این حوزه علاقه مند باشی، ربطی به حضور در جنگ ندارد، چون همه جای دنیا به افرادی که برای آسایش دیگران جان خود را فدا می‌کنند، احترام می‌گذارند. در جنگ تحمیلی، عده‌ای جوان به گفته امام خود، مقابل دشمن تا دندان مسلح به پا خواستند. این اتفاق بسیار ستایش‌آمیز است، اما متأسفم ما این ایثار را در سینما به درستی نشان نداده‌ایم.

من اولین فیلمم یک فیلم تلویزیونی به نام «پوزتیو‌های فراموش شده» بود. در این اثر به طور غیر مستقیم به دفاع مقدس نگاه داشتم. این فیلم را با این دغدغه جلوی دوربین بردم که کاری در حوزه سینمای کودک کرده باشم؛ اثری که به طور غیر مستقیم به دفاع مقدس نیز توجه کرده باشد. در فیلم دومم که «پوست موز» نام داشت هم به موضوع ارزشی معاد توجه داشتم. این فیلم قرار بود اکران سینمایی شود که بنا به دلایلی این خواسته مهیا نشد. دلیلم برای پرداختن به موضوع معاد در این فیلم سینمایی به حس جستجوگری انسان‌ها پیرامون زندگی پس از مرگ بر می‌گردد که برایم بسیار جالب است.

ایکنا ــ «دموکراسی تو روز روشن» اولین تجربه شما در حوزه سینماست؛ فیلمی که عده‌ای از آن به عنوان مهم‎ترین اثرتان تا به امروز نام می‌برند. در مورد این اثر توضیح دهید.

فیلم پوست موز از طریق مرکزی برای پخش در شبکه ویدئویی خریداری شد که مسئولیت آن سازمان را حجت الاسلام زم بر عهده داشت. روزی از طرف دفتر وی با من تماس گرفته شد و درخواست دیدار شد. من با حجت‌الاسلام زم گفت‌وگویی داشتم. وی نیز درباره چرایی ساخت پوست موز از من سؤال کرد. وقتی دلایل را گفتم او به من سفارش فیلمی در همین رابطه (معاد) را داد. این اتفاق دلیل ساخت دموکراسی تو روز روشن بود.

در زمان ساخت این فیلم حاشیه‌های مختلفی به وجود آمد از جمله دستمزد محمدرضا گلزار. البته حجت‌الاسلام زم در نشست خبری فیلم اعلام کرد برای سه روز به گلزار ۹۰ میلیون داد‌‌ه‌اند و بابت این اقدام هم نارحت نیستند. من نیز بعد از گذشت سال‌ها می‌گویم که این رقم‌ها برای گلزار درست است، چون نمی‌توان کتمان کرد که گلزار در سینما یکی است. البته اینکه ما تا چه اندازه از این مسئله خوششمان می‌آید بحث دیگری است. در ضمن درباره فیلم دموکراسی تو روز روشن باید این نکته را اضافه کنم که چند سال بابت آن فیلم سختی‌های فراوانی کشیدم، چون از سوی برخی خانواده‌های شهدا به فیلم اعتراض شد.

ایکنا ــ فیلم «تلفن همراه رئیس جمهور» فیلم دوم شما در سینما بود؛ اثری که باز با حاشیه‌های بسیار روبه رو شد، به نحوی که دولت وقت جلوی اکران فیلم را گرفت. درباره این فیلم بگویید.

فیلمنامه تلفن همراه رئیس جمهور را جابر قاسمعلی نوشته بود. وقتی فیلم ساخته شد از طرف ریاست جمهوری تأکید شد فیلم روی پرده نرود. به هر حال این فیلم در پایان دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد روی پرده رفت. همچنین دلیل عدم اکران این فیلم نیز هیچ‌گاه برایم مشخص نشد، چون در آن تنها نقد‌های کوچکی از اتفاقاتی که در آن دوران رخ می‌داد شده بود.

ایکنا ــ در فیلم پارادایس سراغ موضوعی رفتید که بسیار حساسیت برانگیز است. حوزه علمیه و اتفاقات پیرامون آن مسائلی نیست که هر فیلمسازی بخواهد آن را تجربه کند. چرا با آگاهی از این حاشیه‌ها، این فیلم را ساختید؟

وقتی فیلم پارادیس را ساختم برای نمایش آن ۹۰ ممیزی لحاظ شده بود تا بتواند روی پرده رود. برای همین عملاً اکران فیلم منتفی شد، اما بعد از چند سال با یاری ابراهیم داروغه‌زاده و حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی، این فیلم توانست به هر حال به نمایش عمومی درآید. درباره پارادایس جالب است بدانید قبل از این‌که فیلم را بسازم با یکی از حوزه‌های علمیه ارتباط داشتم و درباره چگونگی ساخت با طلبه‌های بسیاری حرف می‌زدم تا نظرات آن‌ها را در فیلم مد نظر قرار دهم، اما وقتی اثر کامل شد و من فیلم را به آن‌ها نشان دادم، عده‌ای فیلم را خلاف آموز‌های دینی و اسلامی دانستند!

بعد از ساخت این فیلم از طرف حوزه علمیه و اطلاعات سپاه از من شکایت شد. برای توضیح من به اطلاعات سپاه رفتم و به آن‌ها هر آنچه را بود گفتم و تأکید کردم هدفم تنها ساخت یک فیلم بود و هیچ منظور دیگری نداشتم، اما به هر حال با تمام توضیحات ارائه شده، فیلم نتوانست به پرده راه پیدا کند تا این‌که به من توصیه شد با انتظامی که آن زمان مشاور وزیر ارشاد بود حرف بزنم. با او‌ گفت‌‌وگو کردم و هر آنچه را در دلم بود بر زبان راندم و خوشبختانه وی با بلند نظری حرفهایم را پذیرفت و اجازه نمایش آن را صادر کرد.

وقتی برخورد‌ها را با فیلم‌هایی نظیر پارادایس می‌بینم بسیار غصه می‌خورم چرا باید وضعیت به نحوی پیش رود که بخشی از مردم در پیام‌هایی که به من می‌دهند بدترین شکل فحاشی را انجام دهند که چرا من چنین اثری را ساخته‌ام، چون به زعم آن‌ها این فیلم حکومتی بوده است، حتی به من گفته می‌شود که برای ساخت آن پول گرفته‌ام! در صورتی‌که اگر حرف این افراد درست است، چرا این فیلم دو سال اجازه اکران پیدا نکرد و برای همین نمایش محدود هم سانسور‌های فراوانی شد، وقتی چنین فحاشی‌هایی را می‌شنوم از خودم سوال می‌کنم چه کاری با جوانان خود کرده‌ایم که آن‌ها تا این اندازه به مسلمان شدن یک زن مسیحی در فیلم عکس العمل منفی نشان می‌دهند.

ایکنا ــ اینکه نسبت به فیلم پارادایس بی‌مهری شده کاری نداریم، اما این فیلم به لحاظ کیفی فیلم چندان قابل دفاعی نیست. به ویژه در مباحث نظری که به شدت سطحی نگری را شاهد هستیم. این نقد را چگونه پاسخ می‌دهید؟

برخی می‌گویند فیلم من منبر است این نقد در شرایطی است که شما می‌گویید فیلم نگاهی سطحی به موضوعات دارد. می‌خواهم بگویم وقتی فیلمی که به نظر شما سطحی می‌آید به نظر عده‌ای منبر است اگر می‌خواستم در آن بحث‌های جدی‌تر را بیان کنم به فیلمم چه می‌گفتند؟ در ضمن باید توجه داشته باشد در سینما مخاطبان عام هستند و من باید متناسب با خواست آن‌ها فیلم بسازم.

ایکنا – انتخاب بازیگران پارادایس هم شکلی منطقی ندارد، چون بازیگر نقش اول آ یک نابازیگر است و بسیار ناپخته. جواد عزتی هم تنها برای فروش به گیشه آمده است. در این باره نظرتان جیست؟

اولا زمانی که فیلم ساخته شد جواد عزتی به شهرت امروز نرسیده بود، برای همین حضور وی هیچ ربطی به گیشه نداشت. درباره نقش نخست نیز باید بگویم حتماً باید یک نابازیگر این کاراکتر را بازی می‌کرد، چون قصه چنین امری را طلب می‌کرد تا بازی او با بازیگران حرفه‌ای تفاوت آشکار داشته باشد. این امر خودخواسته بود و من بابت چنین امری از انتخاب خود راضی هستم.

ایکنا ــ آخرین فیلمی که به آن می‌پردازیم «کاتیوشا» است. این فیلم هم به نوعی دفاع مقدس را مد نظر قرار داده است، اما به دلیل کیفیت نا‌مطلوب در گیشه موفق نبود و با استقبال خوب منتقدان هم رو‌به‌رو نشد درباره این فیلم توضیح دهید.

از نگاه من کاتیوشا شعاری نیست، چون مسائلی که مطرح می‌کند هنوز هم وجود دارد، اما این‌که ممکن است عده‌ای چنین موضوعاتی خوششان نیاید سلیقه شخصی است. در ضمن من در این فیلم به هیچ وجه شخصیت اصلی فیلمم را به واسطه همنشینی با رزمنده، در پایان استحاله نکردم، برای همین تا انتها به رویکرد قبلی خود با کمی تغییر ادامه دادم. پس این مطلب را هم نباید به عنوان شعارزدگی فیلم نقد کرد.

ایکنا ــ در پایان این گفت‌وگو درباره فیلمی که ۱۰ مهرماه آن را جلوی دوربین بردید توضیح دهید و بگویید چرا از تیم بازیگری قسمت اول فیلم بهره نبردید؟

این فیلم (سلفی با دموکراسی) دنباله‌ای فیلم «دموکراسی تو روز روشن» است و در آن دوباره زندگی سردار ستوده محور است. درباره بازیگران این فیلم باید بگویم اگر می‌خواستم محمدرضا گلزار، محمدرضا فروتن و حمید فرخ‌نژاد را دور هم جمع کنیم باید نزدیک به ۴ میلیارد هزینه برای بازی این سه هنرمند پرداخت می‌کردیم. این خواسته برای ما قابل انجام نبود، برای همین با تیم فعلی کار را جلوی دوربین بردیم.

گفت‌وگو از داود کنشلو


به اشتراک بگذارید

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *